اونروز بعد از اینکه آقای همسر از دوش آب گرم دل کندن و اومدن بیرون با هم فیلم فروشنده رو دیدیم ! البته که گفتم آقای همسر فیلم های طنز رو بیشتر دوست داره و تقریبا از یک سوم فیلم بلند شد رفت دنبال کار خودش ولی هر از گاهی که من از خودم احساسات در می کردم هی میگفت چی شد !! فلانی اومده تو خونه ! کار کی بوده !! زنه خودش اینکاره اس !!

به نظرم خیلی خیلی فیلم قشنگی بود و من بعد از تموم شدن فیلم دلم میخواست دوباره بشینم ببینمش !! همش توی فکر بودم و بهترین جاش اونجایی بود که فهمید کار خود پیرمرد کثافتس ! نه دامادش ! هعی !! 

خب در حال طبخ ناهار می باشم ! خانواده همسر به مسافرت رفته اند و عروس گرام برای برادرشوهر نیز غذا درست می نماید ! 

در مورد اینستا هم یه چرند و پرندایی می خواستم بگم ولی دیگه طولانی میشه بعدا می گم !